داستان آتلانتا

توضیحات

داستان آتلانتا

روزی روزگاری پادشاه احمقی زندگی میکرد که اعتقاد داشت فقط پسرا می تونن کشور رو اداره کنن.

بنابراین وقتی صاحب دختری شد نوزاد رو نخواست و بچه رو تک و تنها روی سنگی توی اعماق جنگل رها کرد.

اولش بچه از بازی کردن با برگ ها و گیاهانی که دورش رشد می کردند لذت می برد ولی کم کم احساس گشنگی کرد و زد زیر گریه .

خرس مادری که توی غار بود صداشو شنید و با توله کوچیکش سراغ نوزاد رفت .

خرس مادر گفت: چه بچه کوچولوی قشنگی ! نوزاد بیچاره آخه کی اینجا ولش کرده ؟ اجازه نمیدم حتی یک دقیقه هم تک و تنها و گشنه تو جنگل بمونه .

خرس و توله اش تصمیم گرفتند که اسم نوزاد رو آتلانتا بزارن و اونو با خودشون به غار بردن و مثل یک مادر ازش مراقبت کردن .

خیلی زود آتلانتا بزرگ شد و همبازی خوبی برای خرس و بقیه موجودات جنگل شد.

آتلانتا دختری قوی ، نترس و با هوش بود.

یک روز که گروهی از مسافرها از میون جنگل عبور می کردند آتلانتا رو دیدن و گفتن دختر تک و تنها توی این جنگل انبوه چیکار میکنی ؟ بهش گفتن بیا دهکده خودمون و کنار ما زندگی کن .

آتلانتا اولین باری بود که داشت آدم هارو می دید برای همین کنجکاو بود . همراه مسافرها به دهکده رفت و ….

دوست خوبم:

همانطور که ملاحظه فرمودید این داستان فارسی بصورت انیمیشن ، در محیط گرافیکی بسیار زیبا طراحی و ساخته شده است. صدای دلنشین شخصیت های داستان و کیفیت بالای تولید آن باعث شده تا کودکان از دیدن آن لذت برده و محتوای آموزشی آن را بهتر درک کنند

ترجمه انگلیسی این داستان بصورت زیرنویس در پایین صفحه آمده است

تا حتی کودکان و نوجوانان علاقمند به زبان انگلیسی بتوانند از آن بهره ببرند

اگر مادر یا پدری دوراندیش و یا مدیر(مهد کودک ، پیش دبستانی و دبستان) دلسوز هستید

به شما اطمینان می دهم که استفاده از این مجموعه برای فرزندان شما لذت بخش و آموزنده خواهد بود.

گارانتی اثربخشی محصول:

دوست خوبم: هدف ما ارائه محتوای مفید و موثر به دانشمندان کوچک شماست. امیدواریم از این فایل آموزشی کمال استفاده را ببرید. چنانچه بعد از دانلود فایل از کیفیت اون راضی نبودید به آدرس ما ایمیل بزنید. همکاران من در اسرع وقت موضوع را بررسی و به شما اعلام می کنند و در صورت عدم رضایت شما وجه پرداختی رو به حساب شما باز می گردانند.

شاد ، پیروز و سربلند باشید